جدول جو
جدول جو

معنی لت لت - جستجوی لغت در جدول جو

لت لت
پاره پاره، جامه یا پارچه یا چیز دیگر که بیشتر جاهای آن دریده و ازهم گسیخته باشد، پار پار، ژنده ژنده
تصویری از لت لت
تصویر لت لت
فرهنگ فارسی عمید
لت لت
(لَ لَ)
لخت لخت. پاره پاره:
جغد که با باز و با کلنگان پرد
بشکندش پر و مرز گردد لت لت.
عسجدی.
... دارد چو... خواجه ش لت لت
ریشی دارد چو ماله آلوده به بت.
عماره (از لغت نامۀ اسدی)
لغت نامه دهخدا
لت لت
لخت لخت، پاره پاره
تصویری از لت لت
تصویر لت لت
فرهنگ لغت هوشیار
لت لت
((لَ. لَ))
لخت لخت، پاره پاره
تصویری از لت لت
تصویر لت لت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ لَ)
لت لت. رجوع به لت لت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لتلت
تصویر لتلت
پوسته پوسته درخت، ساییده، کوفته، آمیخته
فرهنگ لغت هوشیار